ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد
جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد
بر اساس پژوهش جدید محمد حسین فروزانفر و همکارانش، فیبریلاسیون دهلیزی که مهمترین عامل ضربان قلبی نامنظم است، در حال تبدیلشدن به یک مشکل جدی در جهان است.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نخستین تحقیقی است که با هدف تخمین شیوع جهانی این معضل، نرخ مرگ و میر و هزینههای اجتماعی ناشی از آن انجام شده است.
تحلیل دادههای سازمان بهداشت جهانی به رهبری «سامیت چاگ» از موسسه قلب سدارز-سینای، نشان میدهد 33.5 میلیون انسان یا پنج درصد جمعیت کل دنیا، از این شرایط رنج میبرند.
این تحلیل با همکاری «موسسه سنجش و ارزیابی سلامت» دانشگاه واشنگتن انجام شده و به دنبال شناسایی مشکلات بهداشتی عمده جهانی است تا جوامع بتوانند به بهترین نحو، تخصیص منابع و بودجهبندی پزشکی را برای رفع آنها انجام دهند.
فیبریلاسیون دهلیزی زمانی رخ میدهد که تکانههای الکتریکی در بخشهای فوقانی قلب به نام دهلیز، نابهنجار شده و منجر به ضربان نامنظم این عضو حیاتی میشوند.
ضربان نامنظم میتواند منجر به تپش بالای قلب و طیفی از علائم مانند خستگی شود.
زمانی که قلب به صورت کارآمد خون را پمپاژ نمیکند، خون لخته شده و چنانچه لختهها از هم جدا شوند و به سمت مغز حرکت کنند، منجر به سکته مغزی میشوند.
این نخستین مطالعهای است که تعداد افراد مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی را در سراسر جهان تخمین زده است.
در این تحلیل، فروزانفر و همکارانش، دادههای گزینششده از 1784 مطالعه پزشکی را با موضوع فیبریلاسیون دهلیزی تحلیل کردند تا شیوع جهانی و منطقهای این اختلال و میزان مرگ و میر مرتبط با آن را تعیین کنند.
جزئیات این مطالعه تحلیلی، در مجله Circulation منتشر خواهد شد.
نقل از خبرگزاری ایسنا
در افسانه ها آمده است که مخترع شطرنج، بازی اختراعی خود را نزد حاکم منطقه برد و حاکم اختراع هوشمندانه ی وی را بسیار پسندید، تا آن حد که به او اجازه داد تا هرچه به عنوان پاداش می خواهد، طلب کند. مخترع کم توقع! نیز خطاب به حاکم گفت: «پاداش زیادی نمی خواهم قربان! دستور فرمایید یک دانه ی گندم در خانه ی اول صفحه ی شطرنج قرار دهند، دو برابر آن را در خانه ی دوم قرار دهند (یعنی فقط دو دانه ی گندم)، دو برابر آن را در خانه ی بعدی و همین طور الی آخر... .»
حاکم با تعجب به او گفت: «فقط همین! می توانستی چیزی بخواهی که ارزشش خیلی بیشتر باشد.»
مخترع با فروتنی ابراز داشت: «متشکرم قربان، همین از سرمان هم زیاد است!»
حاکم با اشاره ی انگشت، محاسبان دربار را فراخواند و امر کرد: «انچه این جوان خواسته است را محاسبه کنید و سریعا به او بدهید.»
محاسبان دربار هم تعظیم بلند بالایی کردند و عقب عقب در همان حالت تعظیم از درب بارگاه خارج شدند...
مهم نیست چقدر امکانات در اختیار دارید
اگر ندانید چگونه از آنها استفاده کنید، هیچگاه کافی نخواهند بود!!!